تبلیغات در مفهوم گستردهی آن عبارت است از معرفی محصول به طیف ذینفعان بازار هدف، اعم از مشتری صنعتی، مقامات حقوقی، عمدهفروشان، خردهفروشان و مصرف کنندهی نهایی. طبیعتاً هر نوع محصول یا خدمتی، شیوهی خاص خود را در ترویج و شناساندن آن به بازار برای جلب خریدار دارد. گرچه اصطلاحات و مفاهیم موجود دربارهی شناساندن و جاانداختن محصول برای جلب خریدار تا حدی برای عموم قابل فهم است، گاه فهم بعضی اصطلاحات بینالمللی و بیان آن به زبان رایج حتی برای متخصصان نیز دشوار است. به همین دلیل گاهی ناچار از ارجاع به واژهی انگلیسی میشویم. مانند واژهی «promotin» که طیفی از معادلها از «ارتقا» تا «ترویج» و «پیشبرد» برای آن در فارسی به کار برده شده است. جالب است که بدانیم از نظر صاحبنظران مارکتینگ، پروموشن فعالیتی کلیتر نسبت به تبلیغات است. اگر در این حوزهی معنایی، پروموشن را به معنی ترویج محصول در نظر بگیریم، «تبلیغات» (advertisement) و «پروموشن فروش» (sales promotion) در زیرمجموعهی «پروموشن» قرار میگیرند. اگر بخواهیم واژههایی را برای این اصطلاحات بینالمللی قرارداد کنیم میتوانیم «promotion» را ترویج و «sales promotion» را «مشوق فروش» بنامیم.
یکی از بستههای خدماتی ما طراحی و اجرای تبلیغ، ترویج، و برندینگ حرفهای شرکت و محصول شماست:
طراحی استراتژی و رویکرد ترویج و تبلیغ
استراتژی ترویج و تبلیغ با تعیین مزیتهای نسبی محصول و شرکت و تکیه بر آنها طراحی میشود. خروجی این فرآیند، تولید محتوای گرافیکی، متنی، فیلم، تیزر، بنر، و رسانه یا بستر انتقال محتوی است. در طراحی و اجرای استراتژی ترویج و تبلیغ، از تکنیکهای تعاملی مبتنی بر ارتباط با مشتری یا «CRM» ازجمله هوش مصنوعی نیز علاوه بر شیوههای یکطرفهی اطلاعرسانی استفاده میشود. رویکردهای ترویج و تبلیغ با گرایش به تکنیکهای الکترونیکی مبتنی بر تولید محتوی و بهینهسازی موتور جستوجو (SEO) و سایر تکنیکهای دیگر مانند چندرسانهای، حضور و فعالیت در شبکههای اجتماعی، و مانند آنها.
برندینگ
منظور از برندینگ ایجاد تصویری مثبت و جذاب از هر عنصر متعلق به شرکت یا محصول شما در بازار هدف است. این عناصر میتوانند لوگو، رنگ، شکل یا ترکیب شکلی (compostion) خاصی باشد که در بستهبندیها و طراحی ظاهری محصول بهنوعی خود را نشان میدهد. برندینگ فعالیتی استراتژیک و بلندمدت به شمار میرود و ازاینرو نیازمند صرف منابع قابل توجهی است. یکی از اهداف برندینگ، جا انداختن مزیتهای رقابتی خود را از قبیل کیفیت (دوام، استحکام، زیبایی، ارگونومیک بودن، خوشدستی و سهولت استفاده، قابلیت انعطاف در کاربرد، بهداشتی بودن، و مانند آنها) در ذهن مخاطب و مشتری و ایجاد اطمینان و قضاوتی مثبت دربارهی بنگاه یا محصولمان است. ازاینرو صِرف تکیه بر توانمندیهای فنی یا مشخصات محصول برای این منظور کافی نیست و ارائهی تصویری قدرتمند از مدیریت سیستم و فرآیند ادارهی بنگاه اهمیت اساسی دارد.
حضور در نمایشگاه
نمایشگاههای بینالمللی یکی از عرصههای اثربخش معرفی محصول و توانمندیهای بنگاه به ذینفعان است. طبعاً بسته به نوع محصول و فرآیند، طیف ذینفعان نیز متفاوت خواهد بود. به همین منظور، شناسایی «مخاطبان هدف» یا تارگتهای اطلاعرسانی حضوری و بصری نیازمند برنامهریزی مناسب و ارائهی تصویری مؤثر به آن تارگتهاست. با توجه به افزایش سرسامآور هزینههای شرکت در نمایشگاههای بینالمللی، استفاده از غرفههای تجمیعی میتواند تا حد زیادی هزینهها را کاهش دهد. همچنین، شناخت و بهکارگیری مشوقهای صادراتی ازجمله تأمین بخشی از هزینههای شرکت در نمایشگاههای بینالمللی توسط سازمان توسعهی تجارت میتواند بر بخشی از موانع هزینهایدر استفاده از این روش اطلاعرسانی غلبه کند. رویدادهای حرفهای مانند هیئتهای تجاری و سالنهای مذاکرات B2B نیز امکان خوبی برای ارتباط با نمایندههای بازارها/مشتریان هدف هستند. برای اطلاع از این امکانها و درج پیوند تجاری شما در پایگاه دادهی موجود، با کارشناسان ما در شرکت آذرپویا تجارت ملل تماس بگیرید.
فرهنگ و سبک زندگی
بهویژه در کالاهای مصرفی، مطالعهی سبک زندگی جوامع تغذیه کننده از بازار مورد نظر اهمیت دارد، عادات غذایی، عادات پوشش، عادات خرید، چیدمان داخلی منزل یا محل کار، آیینهای رسمی یا سنتی، و نظایر آنها؛
رقبا
در مطالعهی رقبا به عواملی مانند مدت حضور در بازار، سهم بازار، کیفیت محصول، خدمات پس از فروش (در صورت لزوم)، قیمت عمدهفروشی و خردهفروشی، سیاستهای فروش (مدتدار یا نقد، قیمت مقطوع یا قواعد تخفیف)، نحوهی تبلیغات، سیستم توزیع و مانند آنها؛
طبیعی است وقتی محصول یا خدمتی وارد بازار جدید میشود، میباید مزیتی با خود داشته باشد تا بتواند نظر مشتری (کارفرما، کاربر، مصرفکننده، و …) را جلب و با محصولات یا خدمات مشابه دیگر رقابت کند. امروزه طیفی از تکنیکها و بسترهای مختلف اطلاعرسانی، ترویج، تبلیغ، و برندینگ محصول وجود دارد. هر شرکتی بر اساس استراتژی ورود یا نفوذ یا حضور در بازار معینی، از تلفیقی از این بسترها، تکنیکها، و رویکردها استفاده میکند.
طراحی و اجرای فعالیتهای ترویجی و تبلیغی که خود بخشی از فعالیتهای برندینگ محصول یا شرکت هستند، به تیمی حرفهای نیاز دارد. بسته به نوع محصول و خدمت، فعالیتهای ترویج و تبلیغ، سهم قابل توجهی را در قیمت تمام شده خواهد داشت. برخی شرکتها در حوزههای معینی از کسبوکار بودجهای بین ۲% تا ۵% را به مارکتینگ اختصاص میدهند حال آن که این رقم در شرکتهایی در حوزههای دیگر بین ۶% تا ۱۴% است. این تیم حرفهای میباید اثربخشترین شیوهها و تکنیکهای ترویج و تبلیغ را در اقتصادیترین شکل آن به کار گیرد زیرا تضمینی وجود ندارد که تبلیغات کلیشهای و تکراری و درعینحال پرطمطراق بتواند به طور اثربخش و کارا به اهداف بنگاه در جلب مشتری دست یابد.